سفارش تبلیغ
صبا ویژن


:: پایگاه‌های منتخب ::

:: لینکستان::



براستی رمز موفقیت و ماندگاری قرائتی چیست؟ چرا او این همه محبوب است و اگر سایر روحانیون و مبلغان فرهنگی و دینی بخواهند چون او شوند چه باید بکنند.

در میان ویژگی‌های مختلف و توانایی‌هایی که قرائتی دارد نماد معلم قرآن و معارف اسلامی‌اش بیش از هرمسوولیت دیگر او درخشش دارد.

 قرائتی از جوانی با قرآن‌کریم انس گرفت و با آن بزرگ شد لذا بدرستی خود را به این منبع لایزال الهی و فناناپذیر متصل کرد و هر بهره‌ای که برای خود و دیگران برده و می‌برد از خرمن لایزال قرآن کریم است.

 او معنا، ترجمه و تفسیر قرآن را به زبانی شیوا، جذاب و همه‌فهم در اختیار مخاطبان قرار داد. قرائتی را باید استاد آموزش و تفسیر قرآن کریم به زبان ساده معرفی کرد.




نوشته شده توسط :مرتضی::نظرات دیگران [ نظر]

در دانشگاه علامه‌طباطبایی چه خبر است؟ مدیریت آن چگونه عمل می‌کند؟

 75 نماینده مجلس نسبت به مدیریت بزرگترین آکادمی علوم انسانی کشور اعتراض دارند، دانشجویان بسیاری در این دانشگاه در حال گذراندن دوره تعلیق از تحصیل خود هستند، اساتید بسیاری دیگر تدریس نمی‌کنند.

 چند روز پیش 75 نماینده مجلس شورای اسلامی که در بین آن‌ها چهرهای شاخص جریان اصولگرا هم حضور داشتند با امضای نامه‌ای نسبت به نحوه مدیریت رییس دانشگاه علامه طباطبایی شدیدا اعتراض کردند.

آن‌ها به وزیر علوم هشدار دادند که در برابر ریاست بزرگترین دانشگاه علوم انسانی سکوت اختیار نکند. مرتضی آقا تهرانی، احمد توکلی، ابراهیم نکونام از نمایندگان شاخص اصولگرا بودند که این نامه را امضا کردند. نامه این نمایندگان 23 صفحه پیوست نیز با خود به همراه داشت.

در بخشی از این نامه آمده است: «نحوه رفتار دانشگاه علامه طباطبایی با مهدی طیب، عضو هیئت علمی این دانشگاه و بازنشستگی اجباری اساتید و سکوت تائید آمیز وزیر علوم ابهاماتی در نحوه مدیریت این وزارتخانه برای نمایندگان مجلس به وجود آورده است.»

 در ادامه این نامه قطع یکسال و نیم کلیه پرداختی ها به این استاد، عدم پرداخت مطالبات مهدی طیب از دانشگاه از دو سال و سه ماه قبل تاکنون و تعرض به حریم وی مورد تاکید قرار گرفته است. 75 نماینده در پایان نامه تصریح کردند که در صورت سکوت تائیدآمیز و عدم برخورد با تخلفات مذکور از سوی آن وزارت اقدامات بعدی نمایندگان نظیر سئوال و استیضاح پابرجا خواهد بود.

رییس دانشگاه علامه طباطبایی در میان روسا دانشگاه‌های ایران در چند ماه اخیر در کانون توجه قرار گرفته است. حجت‌الاسلام صدرالدین شریعتی با اخراج برخی از اساتید با تجربه و بازنشسته کردن برخی دیگر از آن‌ها صدرنشین اخبار دانشگاه‌های ایران بود. وی حدود یک سال پیش با بازنشسته کردن 12 استاد برجسته اقتصاد توسعه در دانشگاه علامه باعث شد که گروه توسعه کلا منحل شود.

شریعتی دلیل کنار گذاشتن اساتید را این‌گونه اعلام کرد؛ این اساتید گروه توسعه را به باشگاه سیاسی بدل کرده بودند! از سوی دیگر از زمان حضور حجت الاسلام شریعتی در دانشگاه علامه برخورد با دانشجویان به شدت افزایش یافته است.

 گفته می‌شود طی دو سال اخیر قریب به 100دانشجو با حکم تعلیق از تحصیل رو به رو شدند. چند ماه پیش شش نفر از دانشجویان بسیجی این دانشگاه حکم تعلیق خوردند. حتی در میان دانشجویان تعلیقی دانشگاه دانشجویی با 10 ترم تعلیق از تحصیل با احتساب در سنوات تحصیلی حضور دارد که خود یک رکورد تاریخی محسوب می‌شود و اگر گینس از آن با خبر شود احتمالا آن را ثبت خواهد کرد.

ناگفته نماند که این تعلیق طولانی مدت برای دانشجوی مذکور باعث شد که سنوات تحصیلی آن دانشجو پایان یابد و عملا از ادامه تحصیل بازبماند. دانشجوی مذکور تاپیش از دوران تعلیق 5 ترم از تحصیلات خود را گذرانده بود. این‌ها اتفاقات بسیار کوچک در دانشگاه بزرگ علامه طباطبایی است دانشگاهی با 7 دانشکده و هزاران دانشجو، اخراج مهدی طیب و مرتضی مردیها از اتفاقات حاشیه‌ای به حساب می‌آیند.

بازنشسته کردن اساتید شاخصی هم‌چون ضیایی بیگدلی اتفاقات کوچک این دانشگاه بزرگ به حساب می‌آیند. اتفاق بزرگی که در علامه در حال رخ دادن است این است که یکی از اساتید نامدار این دانشگاه در پاسخ به این پرسش که مدیریت دانشگاه علامه چگونه بوده است؟، گفت: «بگذارید کارم را بکنم. اقرار می‌کنم که می‌ترسم.»




نوشته شده توسط :مرتضی::نظرات دیگران [ نظر]

 

خاطره ی مقام معظم رهبری از حضرت امام (ره) ؛ بخشی از آن را در زیر بخوانید :



         «... در آن لحظاتی که امام(ره) ناراحتى قلبى پیدا کرده بودند، ایشان انتظار و آمادگى براى بروز احتمالى حادثه را داشتند، بنابراین مهمترین حرفى که در ذهن ایشان بود، قاعدتاً مى‌باید در آن لحظه‌ى حساس به ما مى‌گفتند.

ایشان فرمودند: « قوى باشید، احساس ضعف نکنید، به خدا متکى باشید، «اشدّاء على الکفّار رحماء بینهم» باشید، و اگر با هم بودید، هیچ‌کس نمى‌تواند به شما آسیبى برساند».

به نظر من، وصیت سى‌صفحه‌ای امام(ره) مى‌تواند در همین چند جمله خلاصه شود. »



آری ، اینست توصیه ی آن پیر سفر کرده و به گفته ی نایب بر حقش ، خلاصه ی وصیت سی صفحه ای ؛ پیامی به همه ی مسئولین و به همه ی امت اسلام.





متن کامل و منبع در اینجا




نوشته شده توسط :مرتضی::نظرات دیگران [ نظر]

    سر و جانم به فدای او
گم شده ای هست در این نصیحت همیشگیه راه بلد برای همه ی ما ؛ آیا آن را میابید ؟ 

گویی همه چیز در این جملات یکجا جمع شده است ؛ بخوانید و لذت ببرید  : 

 

 

       « یاد خدا را همچون حرز سعادت، همواره با خود داشته و در دل حفظ کنید. تقوا و اجتناب از گناه، احساس مسؤولیت سیاسی و اجتماعی، کسب علم و آگاهی، آمادگی دائمی برای دفاع از انقلاب و اسلام، و رفتار انسانی و دلنشین با خانواده و معاشران، توصیه‌های همیشگی من است. »

 


آری امام ما ، درس زندگی میدهد ، نصیحتی برای همه ی سال های زندگی مان.

باشد از ما گوش جان سپردن به اشارت او.

 

 

 


دست خط معظم له
منبع




نوشته شده توسط :مرتضی::نظرات دیگران [ نظر]

 

دست نوشته ای از شهید دکتر محمدرضا فتاحی

 

نمی توانم بگویم چقدر خوشحالم که در زمان اکنون زندگی می کنم. زمانی که آنچه باید برای جذب ظاهری و روحی انسان به دنیا و دست یافتن به لذت مهیا باشد، بیشتر از هر زمان دیگری هست. و انسان امروز سخت تر از هر زمان دیگری باید انتخاب کند و طاقت بیاورد.

با انتخابش تنها می ماند، حتی در کنار عزیزترین هایش؛ آنها که هر روز و شب کاملا توجه دارند خوب بخورند(صبحانه کامل، ظهر غذای انرژی بخش و شب میوه ی فراوان و غذای کم و سبک)؛ خوب بپوشند(لباس اولین زبان گویای ما و معرف شخصیتمان) و زندگیشان را به سمت رفاه و راحتی بیشتر ببرندو البته خدا را هم عبادت کنند. نماز، روزه، محرم ها عزاداری فراوان و به نظرشان اینها هیچ منافاتی با هم ندارد.

هرگز نمی توانی به آنها بگویی تو این را با تمام وجود درک کرده ای که هیچ چیز نمی تواند انسان را به کمالش نزدیک کند، مگر سختی، درد و آنچه وقتی با تمام وجود خودش را به پروردگار سپرد بر او فرو خواهد ریخت و هرگز در تایید حرفت نمی توانی بگویی خدا خودش فرموده« دنیا را برای راحتی مومن خلق نکرده ام» و چطور خوش خیالانه دنبال زندگی راحت می روی و خواهان عشق او هم هستی؟

اگر به اشتباه کم طاقتی کردی و این یکی دو جمله را به زبان آوردی، خواهی شنید«مگر نعوذبالله پروردگار آزار دارد که بخواهد بنده اش را در سختی و فشار ببیند». حالا چه داری بگویی!

من در بهترین زمانه ی هستی زندگی می کنم. در نزدیک ترین لایه های هوا به آسمان. معبود من علت العلل نیست، خالق هستی و اسمان و اقیانوس های شگفت انگیز هم نیست(و صد البته که همه اینها هم هست) من بهشت و جهنم نمی شناسم. معبود من فقط عشق است. نیاز و تمنایی که با تمام وجود در درون من می جوشد. نقص، درد، سردرگمی، و حیرتی که وقتی از او خالی ام مرا در خود می پیچد و زمین گیرم می کند. من برای زیستن به او نیازمندم بیشتر از هوا و آب. من به او نیازمندم. برای هلاک نشدن از درد تنهایی و غربت زمین.

حالا بهتر از همه ی این سالها با شهیدان احساس نزدیکی می کنم. وقتی از آنها می خوانم، وقتی از دردشان می گویند، جنس این درد... این تنهایی را می فهمم. زمانی که درد بودن، درد خوب بودن، ابرهای سپید خزان آلود سینه ی مرا به حرکت وامی دارد و بغض گلویم را سد می کند شماها از احساس من چه می دانید.

آه ای درد بزرگ بودن! که مرا در دیده ی اینان که بسی کوچک بینند، خوار کرده ای. واژه سرگردانی و تنهایی و اضطراب.کاش فقط یکبار ، آری ای بودن عظیم، فقط یکبار به سینه ی اشک نادیده غم ناگرفته قدم می نهادی و به آنها می فهماندی آن کس که در بودن خویش آورده است چه حالی دارد.

من روحی آواره ام در کویری غریب؛ تنهای تنها و مشحون از درد؛ غریبانه خواهد سوخت تا اصالت انسان را پاس دارم. بدون ذره ای شک بر درستی راهم ایمان دارم و این ایمان تجربه ای است که از تماشای سوختن روح خویش آموخته ام.

 

 

دردی مغز استخوانم را می سوزاند/گلستان جعفریان/صفحه ی فانوس از ماهنامه امتداد شماره 10/مهرماه

به نقل از عاشقان شهدا

 

 

نویسنده : هادی حق جو




نوشته شده توسط :مرتضی::نظرات دیگران [ نظر]

<      1   2   3   4   5   >>   >